مجری سرشناس تلویزیون: فرزندم را تربیت نکردم!
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۶۹۶۵۶
همشهری آنلاین - پریسا نوری: او به تازگی با نمایش «ط» و ایفای نقش یکی از جاهلان معروف تهران قدیم در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درخشید و مورد تحسین و انتخاب هیأت داوران قرار گرفت. به این بهانه با این هنرمند درباره این نمایش و سایر فعالیتهای حرفهای و دغدغههایش گفتوگو کردیم.
«ط» یکی از نمایشهای شرکتکننده در بزرگترین رویداد تئاتری کشور بود که در ۷ بخش ازجمله بازیگر نقش اول مرد مورد توجه هیأت داوران قرار گرفت.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نمایش، درباره زندگی «طیب حاجرضایی» لوطی و جوانمرد معروف تهرانی است و در واقع خیلی پراکنده صحنههایی از زندگی طیب را نمایش میدهد. بهانه طرح این قصه هم تُرنابازی است که بهعنوان یک بازی ایرانی قدیمی زمینه و محفلی بود که اهل محل را به گفتوگو و حل اختلافات دعوت میکرد. در واقع ساختار نمایش براساس فراخوانده شدن به بازی ترنا براساس شخصیتهای زندگی طیب اتفاق میافتد و نام نمایش هم از ابتدای نام طیب گرفته شده است. من در نمایش «ط» در نقش «حسین رمضون یخی» یکی از گندهلاتها و گردنکلفتهای بنام تهران به روی صحنه رفتم.
این نمایش اجرای عمومی هم داشت؟بله. در تیرماه به مدت یک ماه اجرای عمومی داشتیم و بعد در جشنواره شرکت کردیم.
بین اجرای عمومی و نسخه جشنواره از لحاظ ماهیت قصه و بازیگرها تفاوتی نبود؟نهچندان. فقط در اجرای عمومی «مهلقا باقری» نقش همسر طیب را بازی میکرد، ولی برای جشنواره ایشان نتوانستند حاضر شوند و «الهه شهپرست» جایگزین شد که انصافا با یک هفته تمرین خیلی خوب از عهده نقش برآمد.
با توجه به اینکه این نمایش زوایای زندگی یک شخصیت مشهور را در تهران قدیم به نمایش میگذارد، لازم است مخاطب خاص حداقل پیشآگاهی از فرهنگ اهالی آن زمان داشته باشد؟بله. زبان و ادبیات نمایش مربوط به دهه ۳۰ و ۴۰ تهران است که جوانترها برای درک آن باید فکر و تامل کنند یا حتی بیش از یکبار نمایش را ببینند تا بتوانند بعضی از کنایهها و اشارهها را دریافت کنند. ما حتی در اجرایمان در بعضی صحنهها طبق مستنداتی که از زندگی این شخصیتها میدانستیم به نکاتی اشاره داشتیم که اگر کسی جزئیات زندگی آنها را نمیدانست ممکن بود این اشارهها را دریافت نکند. پس مخاطبان این نمایش کسانی هستند که به وقایع و احوالات شخصیتهای چند دهه قبل ایران علاقهمندند؛ حالا این مخاطب اگر یک پیشآگاهی نسبت به آن دوران هم داشته باشد از تماشای نمایش بیشتر لذت میبرد.
از اجرای عمومی نمایش چه بازخوردی گرفتید؟در اجرای عمومی تعداد زیادی از دوستان صاحبنظر، کار را دیدند و تأیید کردند. مجموع و برآیند نظرات مثبت بود و انرژی خوبی به اعضای گروه داد.
قرار است نمایش «ط» دوباره اجرا شود؟اطلاع ندارم؛ یعنی تا امروز که قرار به بازاجرا نبوده؛ مگر اینکه کارگردان و عوامل تیم تصمیم تازهای بگیرند.
در فضای مجازی نقدهای مثبت و منفی درباره این نمایش ارائه شده، آنها را دیدهاید؟چندان اهل فضای مجازی نیستم و بازخوردهای این فضا برایم معیار نیست. گفتوگوی حضوری با مخاطبان و اظهارنظر آنها در فواصل اجرا و بعد از کار برایم معیار است.
پس با این اوصاف در فضای مجازی فعالیت ندارید؟نهچندان. در حد خیلی ابتدایی و ضرورت که اتفاقا هر روز فکر میکنم این ضرورت کمتر میشود.
اگر موافق باشید برگردیم به دهه ۷۰؛ چه شد که وارد عرصه اجرا در تلویزیون شدید؟وقتی دبیرستان بودم به خاطر علاقهای که به فیلمسازی و بازیگری داشتم، در انجمن سینمایی کرج ثبتنام کردم و یک دوره فیلمسازی و بازیگری را گذراندم. این علاقه کمکم شکل گرفت، تبدیل به یک فعالیت حرفهای شد و مسیرم را بهعنوان مجری به تلویزیون رساند. اواخر دهه ۷۰ کمکم به بازیگری در سینما دعوت شدم و با فیلم «شوخی» نخستین نقش بلند سینمایی را تجربه کردم؛ از دهه ۹۰ هم روی صحنه تئاتر رفتم و کارهای حرفهای داشتم. نخستین کارم نمایش «عشق، اتفاقی نیست که بیفتد» به کارگردانی «وحید جلیلوند» در تالار وحدت بود. خلاصه اینکه به لطف دوستانی که حوصله من را در تلویزیون نداشتند از ۱۶ سال پیش بیرون از تلویزیون و روی علاقهام یعنی بازیگری متمرکز شدم.
مردم از چه زمانی چهره شما را شناختند؟اوایل دهه ۸۰ با اجراهای تلویزیونی شناخته شدم. آن زمان تلویزیون به اجراهای زنده رو آورده بود و من هم جزو نخستین مجریانی بودم که در روزهای بیکسی تلویزیون شانس فعالیت بیشتری داشتم و پخش زنده خیلی از برنامهها به من سپرده میشد. یادم است یک روزهایی صبح، ظهر و شب روی آنتن زنده تلویزیون بودم.
خاطرهای از آن روزها که در قامت مجری در تلویزیون فعالیت میکردید، به یاد دارید؟آن روزها که تازه به تلویزیون رفته بودم، سر و شکلم تداعیکننده «هرمز شجاعیمهر» بود. یادم است خیلیها من را با ایشان اشتباه میگرفتند. بعدها که آرام آرام بیشتر شناخته شدم، یک روزی شجاعیمهر گفت: «من را با تو اشتباه میگیرند»، این اتفاق که یک روز تو را شبیه دیگری میبینند و روزی دیگر، دیگران را شبیه تو میبینند، پروسهای است که آرام آرام شکل گرفت و تجربه جذاب و بامزهای برایم بود.
شما در سینما و تئاتر فعالیت دارید. اگر همزمان ۲ پیشنهاد بازی در این دو مدیوم را داشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟جوری برنامهریزی میکنم که هر دو را انجام دهم.
اگر قابل هماهنگی و برنامهریزی نباشد؟بستگی به متن نقش، کارگردان و تیم سازنده دارد. اینکه فقط تئاتر یا سینما باشد ملاکی برای انتخاب نیست.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟نمایش طنز «فین جین» نوشته ابوالفضل حاج علیاکبری و کارگردانی محمود موسوی را قرار است، روی صحنه ببریم. این نمایش که تم طنز دارد روایت ماجرای کشتن امیرکبیر و درباره یک جنی است که در حمام فین زندگی میکند و اسمش «جن جین» است.
و کارسینمایی چطور؟ضبط سکانسهای نقشم در فیلم سینمایی به کارگردانی محمود کریمی اخیرا تمام شد. قصه فیلم از دهه ۴۰ تا دهه ۶۰ را تعقیب میکند و روایت زندگی چند کودک پرورشگاهی است. فیلمبرداری تا آخر سال تمام میشود و برای سال آینده آماده اکران است.
شما در آن فیلم چه نقشی برعهده دارید؟نقش مردی را بازی میکنم که بچهدار نمیشود و همراه همسرش به یک پرورشگاه میرود و بچهای را به فرزندی قبول میکند. بچه پرورشگاهی شخصیت اصلی قصه است که این فرآیند به سرپرستی گرفته شدن در زندگی و شخصیتش خیلی مؤثر است.
صحبت از بچه شد. شما سالهاست از همسرتان جدا شدهاید و با فرزندتان «مسیحا» زندگی میکنید. مایلید از ارتباط پدر و پسری برایمان بگویید؟همین قدر بگویم که ارتباط خیلی خوب و دوستانهای با هم داریم و اگر جز این باشد عجیب است. لازم است اضافه کنم برای تربیت مسیحا هم خیلی تلاش نکردم که اتفاقا نتیجه هم داد.
یعنی چه؟ کمی بیشتر توضیح میدهید؟کیفیت ارتباط ما وابسته به این است که بپذیریم ما آدمها هر کدام مستقل هستیم و حق آزمون و خطا و تجربه دانستنها و ندانستنهای خودمان را داریم. مدام فکر نکنیم که قرار است همدیگر را حک، اصلاح و هدایت کنیم. بهعنوان یک انسان به یکدیگر حق تجربه و ماجراجویی بدهیم. این راز ساده اما بزرگی است که باعث افزایش کیفیت ارتباط آدمها میشود.
دوست دارید مسیحا در عرصه هنر، بازیگری را دنبال کند و اصطلاحا پا جای پای شما بگذارد؟نه. اصلا این اشتباه است که بخواهیم پسر جا پای پدرش بگذارد و همان مسیر را برود. من این را هرگز نخواستم. البته اینکه فرزندم بهخاطر زندگی من با فضای فرهنگ و هنر آشناست، بدیهی است، اما معتقدم که باید تجربه و انتخاب خودش را داشته باشد.
پسرتان در چه حوزهای فعالیت میکند؟مسیحا موسیقی را بیشتر از بازیگری دوست دارد و در این حوزه فعالیت میکند؛ درحالیکه من هیچوقت در این حوزه قدم برنداشتم و فقط شنونده بودهام.
بهعنوان یک پدرهنرمند دغدغه این روزهایتان چیست؟به عنوان پدر دغدغه خاصی ندارم، ولی بهعنوان یک انسان که اهل فرهنگ و هنر است دغدغهها و نگرانیهای زیادی دارم. همین مشکلات و موضوعات اجتماعی و اقتصادی که در جامعه وجود دارند و اگر به آنها توجهی نشود میتوانند جامعه را به تباهی بکشانند، بخشی از دغدغهام هستند.
یک آرزو کنید؟دلم میخواهد آدمها با تمایزهایی که به شکل فردی برای خودشان ایجاد کردهاند، مثل آگاهی، مهارت و معرفت زندگی کنند و با اینها دیده بشوند نه با رنگ، نژاد، مرز و چیزهایی از این دست.
یحیوی در پاسخ به این سؤال که آیا انتظار داشتید به عنوان بازیگر برگزیده جشنواره فجر معرفی شوید، میگوید: «اصلا فکر نمیکردم که قرار است در جشنواره شرکت کنیم، ظرف یک هفته با خبر شدیم و شرکت کردیم و راستش برگزیده شدن در جشنواره برای من خیلی موضوع مهم و جذابی هم نبود.» او با بیان اینکه در اجرای عمومی اقناع شده بود، ادامه میدهد: «در اجرای عمومی بخش عمدهای از همکاران تئاتری نظراتشان را به ما منتقل کرده بودند و درباره نقشم بازخوردهای مثبت و متفاوت بسیاری از اهل فن گرفته بودم، از اینرو برگزیده شدن در جشنواره چندان برایم عجیب و مهم نبود. در روزگاری که صحنههای تئاتر از بزرگان هنر خالی است، چندان در رقابت سختی هم قرار نگرفتی که بخواهی خوشحال باشی و امروز که کار من مورد لطف و توجه دوستان قرار گرفته و برگزیده شده به هیج وجه به این معنا نیست که الان من بهترین بازیگر تئاتر ایران یا موفقترین هنرمند هستم. در واقع این برگزیده شدن باعث شد متوجه شوم، آن تعریفهایی که در اجرای عمومی دوستان شنیده بودم از باب تعارف و تمجید نبوده و این حس خوشایندی است.»
اجرای زنده روی صحنه تئاتر، هر لحظهاش میتواند اتفاق جدید و غیرمنتظرهای رقم بزند که برای بازیگران و تماشاگران خاطره شود. سیدجواد یحیوی با این توضیح خاطرهای از اجرای نمایش «ط» برایمان تعریف میکند: «از آنجایی که طیب، مدیر میدان میوه و ترهبار روزگار خودش است، ما از المانهای میوه مثل موز و سیب در نمایش استفاده کردیم. در یکی از پردهها که صحنه گفتوگوی ۲ شخصیت کودکی و جوانی طیب بود یک سیب رد و بدل میشود؛ یعنی سیب باید قل بخورد و بیاید برسد به کاراکتر بعدی. بارها پیش آمد که سیب درست قل نمیخورد و جایی که باید، نمیرفت و هر بار خطایی پیش میآمد و چون بازیگر نمیتوانست از جایش خارج شود و سیب را بردارد، آن سیب میماند تا یکی دیگر از کاراکترها بیربط یا باربط به صحنه قبل، سیب را بردارد و به بازیاش ربط دهد. در واقع انگار عناصری مثل سیب که نماد و نشانهای از فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی طیب است توسط کاراکترهای متفاوت به شکل بداهه و اتفاقی دست بهدست میشد و این یک تجربهای جذاب و جالب بود.»
کد خبر 832864 منبع: روزنامه همشهری برچسبها تلویزیون مجری خبر مهم جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تلویزیون - برنامه تلویزیونی بازیگران سینما و تلویزیون ایران مجموعه فرهنگی تئاتر شهر هنر تئاتر تلویزیون - صدا و سیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تلویزیون مجری خبر مهم جشنواره بین المللی تئاتر فجر تلویزیون برنامه تلویزیونی بازیگران سینما و تلویزیون ایران مجموعه فرهنگی تئاتر شهر هنر تئاتر تلویزیون صدا و سیما اجرای عمومی برگزیده شدن عنوان یک روی صحنه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۶۹۶۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از آغاز پیشفروش بلیت یک نمایش تا «مدرسه در دست بچهها»
نمایش مستندی از ارد زند در موزه سینما، اعلام برنامه پانوق فیلم کوتاه و آغاز پیش فروش بلیت یک نمایش جدید در تئاترشهر از خبرهای روز ۱۴ ازدیبهشتماه هستند.
به گزارش ایسنا، مستند «مدرسه در دست بچهها» ساخته ارد زند در موزه سینما نمایش داده میشود.
طبق اعلام روابط عمومی موزه سینما، در ادامه نمایشهای ویژه فیلمهای مستند در موزه سینما تحت عنوان «شبهای مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند، فیلم «مدرسه در دست بچه ها» در سالن فردوس موزه سینما روی پرده میرود.
در نشست شبهای مستند که روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ساعت ۱۷ برگزار میشود، ارد زند مستندساز پیشکسوت درباره این اثر صحبت خواهد کرد.
این فیلم مستند درباره مدرسهای درتهران است که دو روز در سال به دست بچهها اداره میشود. «مدرسه در دست بچه ها» در جشنواره بینالمللی فیلم کودک اصفهان موفق به دریافت پروانه زرین و در جشنواره فیلم کیش لوح زرین شده بود.
***
هشتمین جلسه پاتوق فیلم کوتاه با نمایش سه درام و یک فانتزی برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، «ماشوم» در ژانر درام، به نویسندگی مسعود هاشمینژاد و کارگردانی و تهیهکنندگی حسین میرزامحمدی ساخته شده است. «چشماتو ببند» فیلمی در ژانر درام به نویسندگی احسان ثقفی یزدی و کارگردانی ابوذر حیدری است. «برف سراسری» را نیز پارسا دهقانیان، نویسندگی و کارگردانی کرده و بهتهیهکنندگی داوود رحمانی، در ژانر درام ساخته شده است. «دندان درخت» اثری فانتزی است به نویسندگی و کارگردانی علی پاکنیا که مهبد عبقری تهیهکنندگی آن را برعهده داشته است.
سعید هاشمزاده، نویسنده و منتقد سینما، بهعنوان کارشناس جلسه هشتم از نهمین فصل پاتوق فیلم کوتاه، پس از اکران آثار با کارگردانهای فیلمهای کوتاه به نمایش درآمده و مخاطبان به گفتوگو مینشیند. محمد صابری نیز به عنوان مجریکارشناس برنامه حضور خواهد داشت.
هشتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز – پخش رویش، یکشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ در پردیس سینمایی بهمن برگزار میشود.
***
پیشفروش بلیت نمایش «دوازده سیوشش» به نویسندگی و کارگردانی امید دانشوران که در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه میرود، آغاز شد.
نمایش «دوازده سیوشش» به نویسندگی و کارگردانی امید دانشوران و تهیهکنندگی کوروش شاهونه کاری از کمپانی تئاتر جوانان است که از ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۱۵ در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه میرود.
زهره محمدی، امیر نصیری و امید دانشوران بهعنوان بازیگر در این نمایش به ایفای نقش میپردازند. آیدا عارفی، محمدرضا فدایی، مهسان یحیی پور نیز بازیگران سیاهپوش این نمایش هستند.
نمایش «دوازده سیوشش» سال گذشته در جشنواره «هم آغاز» تئاتر شهر شرکت کرده بود و توانست جایزه دوم کارگردانی و سوم طراحی صحنه را از آن خود کند.
داستان این نمایش درباره لکه سیاهی است که در سازمان سفید کننده پیدا میشود.
امید دانشوران (طراح صحنه و لباس)، شیدا آذرپور (طراح صدا)، لعیا شمسالدینی (نور)، امید دانشوران (طراح گرافیک)، سعید راسخی پور (ساخت آنونس)، آیدا عارفی (دستیار کارگردان)، هومن مظهری (مجری طرح)، علیرضا ربانی زاده (برنامهریز)، مجتبی راوش (مشاور کارگردان)، سعید راسخی پور (مدیر تبلیغات)، مهسان یحیی پور (مدیریت صحنه)، سعید مشی، امیر عباسی، ساسان سبکروح (دستیار صحنه)، حمید تن، محمد غفاری (عوامل فنی)، محمدرضا فدایی، لعیا شمسالدینی، آیدا عارفی (گروه صحنه) و علی کیهانی (روابط عمومی و مشاور رسانهای) دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.
علاقهمندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی میتوانند به سایت ایران کنسرت و گیشه تئاتر مراجعه کنند.
انتهای پیام